خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ» [بقرة: ۱۸۵]. ماه رمضان [همان ماه‌] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [کتابى] که مردم را راهبر، و [متضمّن‌] دلایل آشکار هدایت، و [میزان‌] تشخیص حق از باطل است. رمضان ماه تجدید ایمان و ماه جبران تقصیرهای گذشته در رابطه با خداوند است؛ هر مسلمانی در این ماه تلاش می‌کند خود را از گناهان پاک کند و حسناتش را چند برابر کند. رمضان فرصتی است تا مسلمان باطری روحی و ایمانی‌اش را که خالی شده یا نزدیک است به خاطر غفلت و بی‌خبری و دنباله روی از شهوات و سستی در نماز‌ها خالی شود دوباره شارژ کند. فرصتی است تا مسلمان پاک و بی‌گناه از این ماه خارج شود چرا که اگر کسی این ماه را از روی ایمان و اخلاص روزه باشد و با ایمان و اخلاص شب زنده داری کند گناهان گذشته‌اش بخشیده می‌شود. درباره شب قدر نیز چنین است و احیای آن با ایمان و خلوص نیت مغفرت تمام گناهان را به دنبال دارد. بنابراین رمضان فرصت پاکی از گناه و آمرزش خداوند است. 

بدا به حال کسی که در این موسم رحمت و مغفرت قرار گیرد و آمرزیده نشود؛ نگون بخت کسی است که رمضان را سپری کند و آمرزیده نشود؛ جبرئیل امین چنین کسی را نفرین کرده و محمد صلی الله علیه و سلم آمین گفته است: «بُعدًا لمن أدرک رمضان فلم یغفر له» نفرین بر کسی که به رمضان برسد و آمرزیده نشود. پس وای به حال کسی که جبرئیل بر او نفرین کند و محمد صلی الله علیه و سلم امین آسمان‌ها و زمین آمین بگوید! رمضان فرصت پاکی و آمرزش است در حدیث نبوی آمده است که باری پیامبر صلی الله علیه و سلم در ماه مبارک رمضان فرمود: «أتاکم رمضان شهر برکة، یغنیکم الله فیه فینزل الرحمة ویحط الخطایا، ویستجیب فیه الدعاء، ینظر الله إلى تنافسکم ویباهی بکم ملائکته، فأروا الله من أنفسکم خیرًا؛ فإن الشقی من حرم فیه رحمة الله عز وجل» رمضان از راه رسیده است ماه برکت خداوند در این ماه شما را بی‌نیاز می‌کند؛ رحمت خدا نازل می‌شود و گناهان آمرزیده و دعا اجابت می‌شود؛ خداوند به رقابت شما در این ماه می‌نگرد و در نزد ملائک به شما افتخار می‌کند پس خیر و نیکیتان را به خداوند نشان دهید بدبخت کسی است که در این ماه از رحمت خداوند محروم بماند. پس در خیرات از هم پیشی گیرید بدانید که اهل عمل برای چنین فرصتی تلاش می‌کنند و برای چنین پاداشی مردمان از هم پیشی می‌گیرند بدبخت کسی است که در این ماه از رحمت خداوند محروم بماند. 

از آمادگی سلف تا آمادگی ما

به همین خاطر سلف صالح در آغاز رمضان همواره می‌گفتند: خوش آمدی‌ای ماه پاک کننده! ماهی که انسان را از گناه و خطا پاک می‌کند. آنان خود را برای رمضان آماده می‌کردند اما ما با آماده کردن غذاهای چرب و لذیذ به استقبال رمضان می‌رویم؛ ببینید مردم را که وقتی به بازار می‌روند چه چیزی برای رمضان آماده می‌کنند؟ مسلمانان در رمضان چند برابر ماه‌های دیگر خرج می‌کنند و بیش از ماه‌های دیگر می‌خورند؛ پس این ماه آن گونه که خداوند می‌فرماید فرصتی برای تقوی نیست: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» [بقرة: ۱۸۳].‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید روزه بر شما فرض شده است‌‌ همان گونه که بر اقوام گذشته فرض شده بود باشد که تقوا پیشه کنید. باشد که شما آماده کسب تقوا در این ماه باشید و بدانید که خداوند ناظر شماست مسلمان بر اساس حدیث قدسی در روزه از خوردن و نوشیدن پرهیز می‌کند: «یدع الطعام من أجلی، ویدع الشراب من أجلی، ویدع لذّته من أجلی، ویدع زوجته من أجلی». 

خوراکش را به خاطر من ترک می‌کند، شرابش را به خاطر من ترک می‌کند، از لذتش دست بر می‌دارد و از همسری دوری می‌گزیند. 

 

روزه واقعی 

کسی که در ماه رمضان نفسش را از شهوات حلال باز می‌دارد سزاوار‌تر است که از حرام دوری کند؛ روزه داری نباید در کنترل بطن و فرج خلاصه شود در حالی که تمام اعضای بدن انسان آزاد باشند؛ زبان به دروغ و غیبت و سخن چینی و فحش و ناسزا ادامه دهد؛ چشم همچنان به تماشای محرمات بپردازد چه در در بیرون یا در تلوزیون؛ گوش به شنیدن موسیقی و ترانه‌های ناپسند و کلمات زشت مشغول باشد؛ در روزه باید تمام وجود انسان از ارتکاب محرمات بپرهیزد. رمضان ماه تربیت و تقویت اراده است؛ ماه صبر و بردباری است و صبر یعنی قدرت اراده. ما باید از رمضان بیاموزیم که چگونه اراده‌هایمان را تقویت کنیم. باید نفس خود را برای پرهیزکاری در این ماه آماده سازیم تا روح و جانمان را تعالی بخشیم با ملائک رقابت کنیم تا خداوند در نزد آنان به ما افتخار کند. 

 

برداشت‌های نادرست از رمضان

به نظرم مسلمانان‌گاه در فهم رمضان به خطا می‌روند؛ برخی گمان می‌کنند که رمضان ماه تنبلی و بیکاری است؛ برخی می‌پندارند رمضان ماه خوردن و نوشیدن شبانه و خواب روزانه است و عده‌ای نیز بر این باورند رمضان ماه شب بیداری‌های مباح و بازی‌های سالم است. کسانی هم هستند که فکر می‌کنند رمضان ماه ناسزاگویی و بدزبانی است؛ بدین صورت که شخص روزه دار کسی را به باد دشنام می‌گیرد و سپس مردم می‌گویند او را معذور دارید که روزه دار است. گویی اسلام روزه را برای فساد اخلاق تشریع کرده است! در حالی که رسول اکرم می‌فرماید: «والصیام جنّة، وإذا کان یوم صوم أحدکم فلا یرفث ولا یصخب، فإن سابّه أحد أو قاتله فلیقل: إنّی امرؤ صائم» روزه سپر انسان است و روزه دار نباید زبان به فحش و ناسزا باز کند و اگر کسی به او دشنام دهد یا با او درگیر شود بگوید: من روزه دارم. این جمله را در دلش می‌گوید یا با طرف مقابل می‌گوید؛ من روزه دارم و شایسته نیست روزه‌ام را معیوب سازم. گویی چنین عملی به مثابه خوردن و آشامیدن است و باید روزی را در عوض آن روز قضا کند. جمهور گفته‌اند: این عمل روزه را باطل نمی‌کند بلکه پاداش آن را تباه می‌سازد؛ چنین انسانی چقدر باید بی‌خرد باشد که گرسنگی و تشنگی روزانه را بر خود هموار می‌کند سپس مثقالی اجر و پاداش نصیبش نمی‌شود و دست خالی می‌ماند. 

 

به سوی خیرات بشتابید

ما به خیرات نیاز داریم و باید به سوی آن بشابیم؛ نفس‌هایمان را از شهوات باز داریم و در اعمال صالح از هم سبقت گیریم و به نحو احسن روزه بگیریم به نحو احسن قیام داشته باشیم، من رمضان را بهار زندگی یک مسلمان می‌نامم؛ در این ماه عقل‌ها با باران علم و معرفت جان می‌گیرد و قلب‌ها در سایه ایمان و عبادت تجدید حیات می‌یابد؛ روابط خانوادگی با دیدار‌ها و ارتباطات تقویت می‌شود و روح صله رحم و دلجویی از نیازمندان و اطعام مستمندان بر جامه سایه می‌افکند. باید از این بهار ایمانی و شکوفایی زندگی اسلامی بهره گیریم؛ راستی ما چقدر نیازمندیم که از رمضان استفاده کنیم! از روحانیت رمضان و از جو ربانی آن سود جوییم. در زمانی که اسلام از هر سو در معرض تهاجم است و امت اسلامی در بد‌ترین وضعیت قرار گرفته است و از سستی و اختلاف و دو دستگی رنج می‌برد چقدر نیازمند رمضان هستیم. امتی که گذشته پرباری داشت امتی که خلیفه‌اش ابرهای آسمان را هم به چالش می‌کشید امروز در برابر دشمنان ضعیف و نحیف شده و سر تسلیم فرود آورده است و به امت خاشاک تبدیل شده است؛ خاشاکی متشکل از چیزهای نامتناسب و ناموزون؛ چوب، گل و لای و سنگ و... که هیچ سنخیتی با هم ندارند همه آن‌ها سبک و سطحی هستند و به اعماق فرو نمی‌روند هیچ هدف روشنی ندارند و مسیر مشخصی طی نمی‌کنند. 

امت اسلام بسان‌‌ همان خاشاک می‌ماند که هدف روشن و راه مشخصی در پیش ندارد؛ امت در این مرحله نیازمند آن است که از رمضان درس بگیرد و از آن استفاده کند؛ در این ماه جنگ‌های زیادی بین مسلمانان و دشمنانشان روی داده است و نهایتا به پیروزی اسلام و اعتلای کلمه الله ختم شده است و پرچم قرآن به اهتزاز درآمده است. 

جنگ بدر: «وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» [آل عمران: ۱۲۳]. خداوند شما را در بدر پیروز گردانید و حال آنکه (نسبت به کافران) ناچیز (و از ساز و برگ اندکی برخوردار) بودید، پس از خدا بترسید تا شکر (نعمت او را بتوانید) به جای آورید. 

فتح مکه: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَیْتَ الناس یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إنه کَانَ تَوَّابًا» هنگامی که یاری خدا و پیروزی (و فتح مکّه) فرا می‌رسد. و مردم را می‌بینی که دسته دسته و گروه گروه داخل دین خدا می‌شوند (و به اسلام ایمان می‌آورند). پروردگار خود را سپاس و ستایش کن، و از او آمرزش (خود و یاران خویش را از شتابگری در فرا رسیدن فتح و وقوع پیروزی، و اظهار دلتنگی و گلایه‌ی از زندگی) بخواه. خدا بسیار توبه‌پذیر است. 

نبرد عین جالوت: در این نبرد بود که مسلمانان در بیست و پنجم ماه مبارک رمضان سال ۶۵۸ هجری بر مغولان پیروز شدند. علاوه بر این جنگ‌های دیگری نیز در ماه رمضان اتفاق افتاده است. ما باید از رمضان سود ببریم باید روحمان را با ایمان و یقین تقویت کنیم و ارتباطمان را با پروردگارمان بهبود بخشیم ما باید به ریسمان محکم و ناگسستنی چنگ زنیم. 

این امت در مقابل خود و در مقابل خدا سست و ذلیل شده است در نتیجه در مقابل دشمنان نیز ضعیف شده است؛ به همین دلیل است که دشمنان برای آن ارزشی قائل نیستند و در دشمنی با آن هیچ حریمی را رعایت نمی‌کنند و به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند. امت نیازمند آن است که دستش را در دست خدا قرار دهد؛ نیازمند آن است که درد غفلتش را درمان کند زیرا بد‌ترین دردی که در این دوره زمانی بر امت عارض شده است غفلت و بی‌خبری است؛ غفلت درد کشنده‌ای است خداوند به رسولش می‌فرماید: 

 «وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ» [أعراف: ۲۰۵] پروردگارت را در دل خود، با فروتنی (در برابر خدا) و هراس (از او) و آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن، و از زمره‌ی غافلان مباش. از پروردگارت غافل مباش: 

 «وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» [کهف: ۲۸] و از کسی فرمان مبر که (به خاطر دنیا دوستی و آرزو پرستی) دل او را از یاد خود غافل ساخته‌ایم، و او به دنبال آرزوی خود روان گشته است (و پیوسته فرمان یزدان را ترک گفته است) و کار و بارش (همه) افراط و تفریط بوده است. امکان ندارد که این امت طعم پیروزی را بچشد در حالی که پروردگارش را فراموش کرده است و پروردگار نیز آن را به خودفراموشی مبتلا کرده است: 

 «وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» [حشر: ۱۹]. و همسان کسانی نباشید که خدا را از یاد بردند، و خدا هم خودشان را از یاد خودشان برد! آنان بیرون روندگان (از حدود شرائع الهی) و خارج شوندگان (از دائره‌ی ایمان) هستند. پس امت باید پروردگارش را به یاد آورد امت باید خود را در وضعیت ذوالنون قرار دهد آنگاه که نهنگ او را بلعید و در تاریکی دریا فریاد برآورد: 

 «أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» [أنبیاء: ۸۷] در میان تاریکی‌ها (ی سه‌گانه‌ی شب و دریا و شکم نهنگ) فریاد برآورد که (کریما و رحیما!) پروردگاری جز تو نیست و تو پاک و منزّهی (از هرگونه کم و کاستی، و فرا‌تر از هر آن چیزی هستی که نسبت به تو بر دلمان می‌گذرد و تصوّر می‌کنیم. خداوندا بر اثر مبادرت به کوچ بدون اجازه‌ی حضرت باری) من از جمله‌ی ستمکاران شده‌ام (مرا دریاب!). در تاریکی‌های گوناگون: تاریکی دریا، تاریکی شب و تاریکی شکم نهنگ؛ آیا کسی که نهنگ او را بلعیده باشد امید نجات دارد؟ اما یونس ناامید نشد و در حالی که ماهی او را بلعیده بود و شکمش به مثابه قبرش بود باز امیدش را از دست نداد: 

 «فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» [أنبیاء: ۸۸، ۸۹] در میان تاریکی‌ها پروردگاری جز تو نیست و تو پاک و منزّهی من از جمله‌ی ستمکاران شده‌ام (مرا دریاب!). دعای او را پذیرفتیم و وی را از غم‌‌ رها کردیم، و ما همین گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم. به همین خاطر در حدیث شریف وارد شده است: 

 «دعوة ذی النون إذ دعا وهو فی بطن الحوت: لا إله إلا أنت سبحانک إنّی کنت من الظالمین، فإنّه لم یدع بها رجل مسلم فی شیء قطّ إلاّ استجاب الله له». این دعای یونس در شکم ماهی بود بنابراین هر مسلمانی در هر شرایطی این دعا را بخواند خداوند دعایش را مستجاب و گره از کار او می‌گشاید. 

 

از رحمت خدا مأیوس نشوید

از رحمت خدا مأیوس نشوید هر چند که مشکلات به شما فشار آورد و گرفتاری‌ها زیاد شود؛ بدانید که شما پروردگاری دارید که جهان را می‌گرداند آنچه می‌خواهد انجام می‌دهد و هر گونه بخواهد حکم می‌کند؛ اما اسباب بر اراده او تأثیری نمی‌گذارد می‌تواند بدون سبب عمل کند یا اسباب را تعطیل کند. اراده او باعث می‌شود آتش خاصیت سوزندگی را از دست بدهد یا دریا کسی را غرق نکند. این اراده خداوند است ما باید از رمضان بیاموزیم که دستمان را در دست خداوند قرار دهیم و بگوییم یا رب! یا رب! یا رب! الارباب! یا مسبب الاسباب! یا مالک الملک!‌ای کسی که هر کس را بخواهی عزت می‌دهی و هر کس را بخواهی خوار و ذلیل می‌سازی! دشمنان اسلام را سرکوب کن و امت را از غم و اندوه و گرفتاری نجات ده! چقدر نیاز داریم تا در رمضان دست‌های دعا به سوی خداوند بلند کنیم و در درگاه او احساس نیاز و ابراز درماندگی کنیم! این خداوند است که به داد درماندگان می‌رسد و اگر عاجزانه او را بخوانیم ما را اجابت خواهد کرد. 

رمضان و آشتی 

چقدر نیازمندیم در این ماه مبارک با خداوند آشتی کنیم! باید با خداوند بسازیم و باید با خود نیز از در سازگاری درآییم این امت پراکنده و متخاصم ناگزیر باید با هم از در سازگاری درآید؛ امتی که جدایی و اختلاف آن را پاره پاره کرده است. این امت قدرت بزرگی دارد اما قدرتش از هم پاشیده است و تعصبات و دیانت‌ها و هوی و هوس آن را تکه تکه کرده است. حکام اسلامی باید با هم صلح کنند و پیامدهای جنگ خلیج را که امت را از گسست فراموش کنند حاکمان باید با ملت‌ها آشتی کنند و شکاف بین امت و حکام را پر کنند. 

این امت باید میان خود آشتی برقرار کند؛ نخبگان با توده مردم، ثروتمندان با مستمندان، قدرتمندان با درماندگان، مسلمانان با ملی گرایان و مسلمانان با همدیگر. اکنون زمان وحدت و یکپارچگی بین همگان است و مسلمانان باید همانند بنای مستحکمی باشند. چرا که ما در زمان نبرد به سر می‌بریم نبردی که اختلاف و تفرقه را برنمی تابد: 

 «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» [صف: ۴]. خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او متّحد و یکپارچه در خطّ و صفّ واحدی می‌رزمند، انگار دیوار سربی بزرگی هستند. باید با خود آشتی کرد باید یک آشتی جامع و فراگیر حکمفرما شود تا تمام امت را برای نبرد بسیج کند و پس از آن و پیش از آن باید با خداوند آشتی کرد؛ او سرچشمه توانایی‌های ماست، اوست که هنگام سختی‌ها و گرفتاری به درگاهش پناه می‌بریم، درمانده را توان می‌بخشد، دست مستمندان را می‌گیرد و دست کمک و یاری دراز می‌کند و ملائکه را به سویش نازل می‌کند: 

 «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ» [أنفال: ۹]. (به یاد آورید) زمانی را که از پروردگار خود درخواست کمک و یاری می‌نمودید و او درخواست شما را پذیرفت (و گفت:) من شما را با یک‌هزار فرشته کمک و یاری می‌دهم که این گروه هزار نفری گروههای متعدّد دیگری را پشت سر دارند

 

بد‌ترین بیماری‌های امت

بد‌ترین بیماری امت در عصر حاضر بیماری غفلت است غفلت از خدا و غفلت از آخرت: 

 «وَلَکِنَّ أَکْثَرَ الناس لا یَعْلَمُونَ * یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ» [روم: ۶، ۷]. این وعدّه‌ای است که خدا داده است، و خداوند هرگز در وعده‌اش خلاف نخواهد کرد، ولیکن بیشتر مردم (که کافران و مشرکان و منافقانند، این را) نمی‌دانند. (این اکثریّت کوتاه‌بین) تنها ظاهر و نمادی از زندگی دنیا را می‌دانند، و ایشان از آخرت کاملاً بی‌خبرند. 

غفلت از آخرت به این معنی است که انسان برای امروز زندگی کند و فردا را به باد فراموشی بسپارد، مهم‌ترین مسأله سرنوشت ساز خود را نیز از یاد ببرد این او اهل بهشت خواهد بود یا اهل آتش؟ مردم از آخرت غافلند و اختاپوس دنیا آن را فرو برده است در گل و لای دنیا درمانده‌اند و از دین و دیانت بازمانده‌اند پرداختن به دنیا آنان را از آخرت بازداشته است بهترین چیز را با پایین‌ترین چیز عوض کرده‌اند: 

 «أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ» [التوبة: ۳۸] آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ (و فانی را بر باقی ترجیح می‌دهید؟ آیا سزد که چنین کنید؟) تمتّع و کالای این جهان در برابر تمتّع و کالای آن جهان، چیز کمی بیش نیست. 

 «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ» [آل عمران: ۱۸۵]. هر کسی مزه‌ی مرگ را می‌چشد، و بیگمان به شما پاداش و پادافره خودتان به تمام و کمال در روز رستاخیز داده می‌شود. و هرکه از آتش دوزخ به دور گردد و به بهشت برده شود، واقعاً سعادت را فراچنگ آورده و نجات پیدا کرده است. و زندگی دنیا چیزی جز کالای فریب نیست. 

غفلت از آخرت و غرق شدن در دنیا و چشبیدن به آن آفت است دنیا را به پروردگاری گرفته‌ایم و دنیا ما را به بندگی در خدمت دنیا هستیم و ما را خادم خود قرار داده است لازم است که مسلمان دنیا را در اختیار داشته باشد نه دنیا او را به تملک خود درآورد مسلمان باید در دنیا زندگی کند نه برای دنیا دنیا باید در دستش باشد نه در قلبش باید بزرگ‌ترین هدف و دلنگرانی او آخرت باشد نه دنیا: 

 «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا * ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ» [النجم: ۲۹، ۳۰] از کسی روی بگردان که به قرآن ما پشت می‌کند و جز زندگی دنیوی نمی‌خواهد. منتهای دانش ایشان همین است. 

 «فَأَمَّا مَنْ طَغَى * وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا * فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى» [نازعـات: ۳۷-۳۹] امّا آن کسی که طغیان و سرکشی کرده باشد و زندگی دنیا را (برگزیده باشد و بر آخرت) ترجیح داده باشد قطعاً دوزخ جایگاه (او) است. 

به این ترتیب غفلت از سنت‌های الهی در جهان و درباره انسان‌ها در جهان و در جامعه؛ ما از این سنت‌ها غافل مانده‌ایم دشمنان ما به آن عمل کرده‌اند و دنیا به دست آورده‌اند اما ما از آن غفلت کردیم و هم در دنیا و هم در دین ضعیف شدیم دشمنان ما به سنت‌های خداوند در اسباب و مسببات پی بردند و به آن عمل کردند بنابراین آنان پیشرفت کردند و ما عقب ماندیم آنان آموختند و ما نیاموختیم کار‌هایشان را سامان دادند و ما آشفته‌تر از دیروز شدیم. یکی از سنت‌های الهی این است که جهل بر علم پیروز نمی‌شود بی‌نظمی و آشفتگی بر نظم پیروز نمی‌شود، قدرت بر ضعف پیروز نمی‌شود همبستگی بر تفرقه و جدایی پیروز نمی‌شود پس باید به سنت‌های خداوند بنگریم چرا دشمنان ما قوی و ما ضعیف شدیم؟ این یک امر اتفاقی نبوده است بلکه بر اساس قوانین حتمی و تغییرناپذیر الهی صورت می‌گیرد می‌گوییم دشمنان بر ضد ما نقشه می‌کشند و چنین و چنان می‌کنند تا کی باید وضعیتمان را این گونه توجیه کنیم؟ تا کی باید دشمنان برای ما نقشه بکشند و ما برای خود طرح و نقشه‌ای نداشته باشیم؟ 

چنین غفلتی است که نیروهای عقلیمان را تخریب کرده است و حواسمان را که باید با آن بر جهان و بر زندگی احاطه کنیم به فساد کشیده است؛ این ابزارهای آموزش ما هستند به همین خاطر خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَ یَفْقَهُونَ بِهَا» [أعراف: ۱۷۹]. ما بسیاری از جنّیان و آدمیان را آفریده و (در جهان) پراکنده کرده‌ایم که سرانجام آنان دوزخ و اقامت در آن است. (این بدان خاطر است که) آنان دلهائی دارند که بدان‌ها (آیات رهنمون به کمالات را) نمی‌فه‌مند. این‌ها هیزم جهنم هستند قلب دارند اما آن را تعطیل کرده‌اند: «وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» [أعراف: ۱۷۹]. چشمهائی دارند که بدان‌ها (نشانه‌های خدا‌شناسی و یکتاپرستی را) نمی‌بینند، و گوشهائی دارند که بدان‌ها (مواعظ و اندرزهای زندگی‌ساز را) نمی‌شنوند. اینان (چون از این اعضاء چنان که باید سود نمی‌جویند و منافع و مضارّ خود را از هم تشخیص نمی‌دهند) همسان چهارپایانند و بلکه سرگشته‌ترند (چرا که چهارپایان از سنن فطرت پا فرا‌تر نمی‌گذارند، ولی اینان راه افراط و تفریط می‌پویند). اینان واقعاً بی‌خبر (از صلاح دنیاو آخرت خود) هستند. 

همین غفلت است که انسان‌ها را مانند چهارپایان و بلکه گمراه‌تر از آنان قرار می‌دهد زیرا چهارپایان عقل و خرد و قدرت‌های روحی و معنوی انسان‌ها را ندارند با این حال آنان از وظیفه خود غافل نیستند و آن را انجام می‌دهند آیا گاوی را سراغ دارید که از شیر دادن سرباز زند؟ آیا الاقی را دیده‌اید که از سوار خود سرپیچی کند؟ آنان وظیفه‌شان را انجام می‌دهند. 

اما انسانی که خداوند او را برای عبادت خود و عمارت و آبادانی زمین و خلیفه اللهی در این در زمین آفریده است وظیفه خود را انجام نمی‌دهد به همین خاطر در ردیف چهارپایان و بلک گمراه‌تر از آنان است: ما در رمضان قرار داریم ماه قرآن؛ ماه تجدید ایمان، بهار امت اسلامی ماه باران رحمت باید از آن استفاده کنیم و نیروهای درونی خود را تقویت کنیم زاد و توشه تقوا برداریم و با کوله باری از رحمت و مغفرت و آزادی از آتش این ماه را بدرود گوییم.